امروزه تمایل به مجرد ماندن به علت تغییراتی که در جامعه رخ داده بیش از پیش شده است؛ عواملی مانند مسائل اقتصادی، مسولیت پذیری، جهیزیه و مهریه و بیکاری روی جوان ها تاثیرگذار بوده و باعث شده ترجیح دهند مجرد بمانند. آنهایی هم که تن به ازدواج میدهند معمولااگاهی و شناخت درستی از ازدواج درست و اصولی ندارند و بدون توجه به نظرات خانواده، اطرافیان و بدون مشاوره تصمیم به ازدواج میگیرند که بعدا مشکلاتی را به همراه خواهد داشت.
میگویند هیچ چیز جای تجربه را نمیگیرد. عدم توجه به تجربیات بزرگ تر ها مخصوصا پدر و مادر در همه مسائل از جمله ازدواج هزینه های گزافی را روی دوش جوانان امروزی میگذارد و در ازدواج موجب اختلافات و طلاق میشود. در واقع در سبک زندگی امروزی دختر و پدر در محیط بیرون بدون اطلاع خانواده ها با هم آشنا میشوند و همانجا با هم قرار و مدار ازدواج را میگذارند بدون اینکه نظر خانواده خود را بدانند یا با مشاور خانواده صحبت کنند.
امروزه روابط به قدری پیچیده شده اند و مشکلاتی مانند اعتیاد و بیماری های روانی زیاد شده اند که در زمینه ازدواج حتما باید تحقیقات و پژوهش های بسیار بیشتری صورت گیرد و از نظرات خانواده و اطرافیان در ازدواج بیش از پیش استفاده شود. در واقع با بالا رفتن احتمال شکست و طلاق در ازدواج های امروزی، نیاز به پژوهش و تحقیق نیز به همان میزان افزایش یافته است.
با توجه به اهمیت و ظرافتی که در مقوله ازدواج موجود است، اگر جوانان تصور کنند بدون مشورت و کمک گرفتن از دیگران میتوانند طرف مقابل خود را بشناسند و شناخت کافی پیدا کنند و تصمیم درست را بگیرند، اشتباه میکنند. درست است که شرایط زندگی امروزی و سبک زندگی ها متفاوت از گذشته شده است اما بسیاری پیزها در درون آدم ها ثابت میماند و پدر و مادر قدرت تشخیص آن را دارند. در واقع یکی از دلایل طلاق در روابط امروزی همین خود رای بودن و مشورت نکردن با دیگران برای ازدواج است.
بنابراین یکی از مسائلی که باید مورد توجه قرار گیرد متقاعد کردن جوانان به استفاده از نظرات پدر و مادر و بزرگان و بهره گیری از تجربه بالای آنهاست. در دین اسلام هم توجه ویژه ای به "مشورت کردن" شده است و یک سوره در همین زمینه هم وجود دارد: بندگان شایسته کارشان را با مشورت انجام میدهند. بزرگان و عقلا هم همواره به استفاده از دیدگاه های دیگران و مشورت گرفتن توصیه کرده اند و مشورت کردن را موجب دوری از اشتباه میدانند.
امروزه مبانی ازدواج تغییر یافته اند و دیگر مانند گذشته فرد مناسب و هم شاءن با خانواده برای ازدواج مبنا قرار نمیگیرد و قبل از تحقیقات لازم، دختر و پسر همدیگر را میبینند و با هم آشنا میشوند که اکثر این آشنایی ها هم درست از آب در نمیآید. در روابط خیابانی و یا مجازی، توجه بیشتر افراد به ظواهر است و خیلی چیزها در نظر گرفته نمیشود که همین عوامل بنیان خانواده ها را هدف قرار داده است.
طبق آمار اکثر طلاق ها در سه سال اول زندگی رخ میدهد، زیرا اشتیاق و شوقی که در ابتدای رابطه وجود داشت، کم کم از بین میرود و تازه مسائل دیگری که قبلا به آن توجه نکرده اند، خودنمایی میکند. طبق روایات بزرگان دین هم، ازدواجی که به خاطر ظواهر ومادیات صورت بگیرد، ماندگار نخواهد بود، زیرا محبت و عشق بین زوجین است که دوام یک ازدواج را تضمین میکند نه ثروت و زیبایی.
در واقع میزان طلاق با میزان توجه به مادیات رابطه مستقیم دارد، مثلا در شمال تهران که منطقه مرفه تهران است تقریبا نیمی از ازدواج ها به طلاق می انجامد، زیرا آنها مبنای خوشبختی را پول و ثروت میدانند، در حالی که پول خوشبختی نمیآورد و ماندگاری ازدواج را تضمین نمیکند.
برای درمان این معضلات نیاز به اراده همگانی در جامعه داریم و همه باید نقش خود را ایفا کرده و کمک کنند که این مشکلات حل شوند. حتی در صدا و سیما برنامه هایی مغایر با فرهنگ ایرانی نمایش داده میشود و آنچه در فیلم ها و سریال ها نشان داده میشود در تضاد با اصول دینی است.
در این برنامه ها قبح روابط بین دختر و پسر شکسته میشود. مثلا قبلا در صدا و سیما سعی میشد از کسانی که زن و شوهر بودند در برنامه ها استفاده شود، حال آنکه امروز این قواعد رعایت نمیشود. بسیاری از هنرمندان انسان های متدینی و فرهنگی نیستند و چون در جامعه الگو قرار میگیرند این مسائل در جامعه رواج مییابد.
پیشرفت های امروزی و شبیه شدن دیا به یک دهکده کوچک مسائل جدیدی را در اجتماع مطرح کرده است و فرهنگ های مختلف را در مقابل یکدیگر قرار داده است که برای محافظت از فرهنگ خود در برابر دیگر فرهنگ ها نیازمند آموزش و دانش کافی هستیم که البته در جامعه ما رعایت نشده است و تاثیر ماهواره و اینترنت در زندگی روزمره مردم قابل مشاهده است. شبکه های ماهواره ای در حال قالب کردن فرهنگ خود به دیگر کشور ها از جمله کشور ما هستند. در واقع ما به مثابه کشوری هستیم که در معرض حمله قرار دارد و مردم ما آمادگی و آموزش کافی برای مقابله با آن را ندارند.
فضای مجازی نیز در کنار فرصت ها، تهدیداتی را به وجود آورده است. امروزه همه یک گوشی در دست دارند و با آن با تمام دنیا در ارتباط هستند و اگر فرهنگ سازی و آگاهی لازم در این زمینه فراهم نشود خطرات جبران ناپذیری کشور را تهدید میکند. کودکان و نوجوانان معصوم بون هیچ محافظتی در این فضا حضور دارند و در معرض انواع آسیب ها هستند و والدین به آن توجهی ندارند.
باید در نقش خود در جامعه، مسولیت پذیر باشیم.نباید هر جا پیشرفتی روی داد خود را دخیل بدانیم و هر جا مشکلی بود خود را مبری از آن نشان دهیم. یکی از علل کاهش ازدواج ها، عدم تمایل جوانان به پذیرش مسولیت است.