حقوق زن
حقوق زن در مصر قدیم :
زنان مصر باستان از عالیترین مزایای اجتماعی و حقوقی زمان خود برخوردار بودهاند. چنانکه شاید هنوز هم زنان بسیاری از کشورهای جهان کنونی بر مقام و منزلتی که آنان داشتهاند،غبطه برند.بقول«ماکس مولر»محقق معروف آلمانی در جهان،هیج ملت نوخاسته و یا کهنسالی را نمیتوان یافت که در آن،مقام و مرتبه زن بپایه و منزلتی که زنان وادی نیل داشته اند،رسیده باشد»
زنان مصری در اجتماع خود از آزادی و حقوق بسیاری بهرهمند میشدهاند یکی از مورخان و سیاحان نامدار یونان باستان«دیودوروس سیکولوی»در سفرنامهای که پس از دیدار از مصر قدیم،تهیه کرده مینویسد:«یکی از شرایطی که در قباله ازدواج مصریها ثبت میشود،اطاعت کامل مرد از زن است»شاید این نمونه شورانگیزی از آن امتیازی باشد که زنان در مصر قدیم بر مردان داشتهاند.«ویل دورانت» نیز در اینباره میگوید:زنان مصر قدیم در زندگی زناشوئی و خانوادگی خود دارای قدرت مطلقه و و کاملی بودهاند بنحویکه حق فسج نکاح و طلاق از حقوق انحصاری و اختصاصی آنان بشمار میآمده است.گرچه بهنگام غلبه اقوام یونانی بر مصر، این حقوق از زنان مصری سلب شد و بدست مردان افتاد،معهذا سالیان درازی قاطبه زنان طبقات پائین جامعه مصر قدیم از این حقوق برخوردار بوده اند:
حقوق زن در هند قدیم :
با آنکه تمدن هند در عهد باستان یکی از درخشانترین و پیشرفتهترین تمدنهای دوران کهن بشمار میآمده است،معهذا زن هندی از حقوق و مزایای اجتماعی کافی برخوردار نبوده است؛ چنانکه همواره بسلطه و اراده مرد گردن نهاده است و شوهر خود را خدا،و سرور خود میدانسته.
ویل دورانت میگوید«طول مدت ازدواج،ننک مرد هندی بشمار میرود،ازدواج در عرف مردان هندی یعنی خریدن زن.»
تعدد زوجات در ایام قدیم بین مردان فرق مختلف هند و رسم بوده است.وفاداری زنان هندی ناشی از سنن مذهب بودائی است چنانکه هنوز هم پیروان بعضی از فرق بودائی در مرکشوی خود، خویشتن را میتراشند و بقیه عمر را بیوه باقی سرشان را میتراشند و بقیه عمر را بیوه باقی میمانند.
در ایام گذشته زن هندی حتی از حقوق مالکیت بیبهره بوده است و تنها میتوانسته مالک جهیز و هدایای شب زفاف باشد.
حقوق زن در چین باستان :
شاید بجرات بتوان زن چینی را محرومترین و بیارزشترین زنان جهان در تمدنهای کهن دانست.
در چین باستان دختر یا زن صاحب هیچ حقی نبوده است و مادران چینی همواره آروزی داشتن پسر میکردند و اگر صاحب دختر میشدند احساس سرافکندگی و شرمساری مینمودند.آنها با توجه بارزش پسران در کشتزارها و میدانهای جنک وجود دختران را سربار خانواده تلقی مینمودند. احساس حقارت از داشتن دختر چنان در روح و جان خانوادههای قدیم چینی رسوخ کرده بود که بقول ویل دورانت«هرگاه هنگام سختی و تنگدستی بر تعداد دختران خانوادهای افزوده میشد امکان داشت نوزاد بیگناه را بسرما و شب بسپارند تا جان بدهد»در زندگی زناشوئی چینیها نیز زن بهیچوجه مقامی برتر و بهتر از دوران درشیزگی خود نداشت و شوهر چون بردهای با او رفتار میکرد.
مرد میتوانست از مصاحبت زنان متعددی برخوردار شود و در صورتی که زن عقیم میبود باید شخصا برای شوهرش زن تازهای بگیرد و مرد حق داشت بکوچکترین بهانهای زن خود را طلاق دهد و هر زمان که اراده کند زن و فرزندان خود را چون کنیز و برده بفرشد.ازدواج زن پس از مرک شوهر عملی مذموم و ناپسند بود و بیوهزنان برای ابراز وفاداری نسبت بشوهرشان پس از مرک آنها انتحار میکردند.
حقوق زن در ژاپن قدیم :
اجتماع قدیم ژاپن را از لحاظ حقوق زن میتوان به سه دوره مشخصی تقسیم کرد.بدین معنی که تا اواخر قرن هشتم میلادی زن ژاپونی نیز مانند زن چینی از هیچگونه امتیاز و حقوقی برخوردار نبود و پیوسته تحت سلطه و اطاعت مرد قرار داشت. ویل دورانت در اینباره در کتاب تاریخ تمدن خود چنین میگوید«در این دوران زن ژاپنی ناچار بود از سه کس فرمانبرداری کند پدر،پسر و شوهر»شوهر فرمانروای مطلق و خداوندگار زن بود و هرگاه همسرش باو خیانت میکرد حق داشت معشوقش را بقتل برساند و حتی در صورتیکه مرد معشوق زن را نمیکشت خود واجب القتل میگردید.نازائی زن موجب طلاق از طرف شوهر میشد و شوهر میتوانست بسادگی زن خود را طلاق دهد از اواخر قرن هشتم میلادی ببعد بر اثر عواملی که بحث درباره آن از حوصله این مقاله کوتاه خارج است بر اعتبار و مقام زن افزوده شده چنانکه تنی چند از زنان بسلطنت رسیدند و چینیها به ژاپن لقب کشور ملکهها دادند و این وضع سیصد و پنجاه سال بطول انجامید تا اینکه در اواخر قرن 12 میلادی بر اثر رواج و نفوذ مذهب بودا-که مقرر میداشت«مردان نه فقط بایستی از زن احتراز کنند بلکه لازمست چون مار زهرآگینی او را بگویند-وضع دوباره بحال سابق برگشت و قدرت زن ژاپونی روبزوال گذاشت.
زن در روم قدیم :
روم باستان درخشانترین تمدنهای دوران کهن دانسته شده است.زمانیکه حکومتهی مطلقه بر سراسر جهان متمدن آنروز حکومت میکردند و حکام مستبد هیچ حقی برای اتباع خود نمیشناختند در رم حقوقدانان و سخنرانانی چون سیسرون،پلین و دیگران دم از آزادی و دموکراسی میزدند و مردم روم از حقوق مدنی و سیاسی بسیاری بهرهمند بودند.حقوقی که پایه حقوق امروزی اغلب کشورهای اروپائی و بخصوص کشورهای لاتن است و در دانشکدهها و موسسات حقوقی جهان تعلیم و تدریس میشود.ولی باید دانست که تمام این حقوق و امتیازات تنها از آن مردان و مختص به آنان بوده است.
کلیدواژه ها : حقوق زنان در جهان ، مقاله حقوق زنان ، حقوق زن در اسلام pdf ، حقوق زنان در قانون اساسی ، حقوق زن در قران ، حقوق زن در ایران و جهان ، حمایت از حقوق زنان ، حقوق زن در افغانستان