تکنولوژی و فرهنگ
تکنولوژی چه تأثیری به فرهنگ و زندگی روزمره می گذارد؟
دو دیدگاه وجود دارد :
- عاشقان و دلباختگان تکنولوژی که فقط جنبه های مثبت تکنولوژی را در نظر می گیرند (تکنوفیل)
- گروهی که به اثرات منفی و مخرب تکنولوژی نگاه می کنند .
به تکنولوژی باید نگاه بینابینی داشت , "نیل پستمن" خود را جزو منتقدان تکنولوژی می داند (نویسنده کتاب تکنوپولی) در عین حال از ویژگی های مثبت تکنولوژی چشم نمی پوشد به استناد سخن فروید : نمی توانیم بگوییم تکنولوژی برای ما چیزهای لذت بخش نداشته است.
آمار مرگ و میر و کیفیت زندگی ما به واسطه تکنولوژی کاهش یافته است و انسانها دوست دارند زودتر از تکنولوژی خلاص شوند . با ورود تکنولوژی کل ساختارهای جامعه تغییر می کند. تکنولوژی های جدید با تکنولوژی قبل از خود مقابله می کنند و ما همیشه شاهد جنگ تکنولوژی ها هستیم. با ورود تلویزیون , شیوه آموزش تغییر کرد و انحصار آموزش اطلاعات توسط معلمان خارج شد. معلمان بدون اینکه بدانند اقتدارشان از دست می رود از تکنولوژی استقبال کردند. مخترعان تکنولوژی هم نمی دانند که آن تکنولوژی چه مسیری را می خواهد طی کند.
قبلاً ساعت در بحث معنویت (وقت اذان) , کاربرد داشت اما امروز شاید تنها در این مورد استفاده نشود و بیشتر برای کار و مدیریت زمان به کار می رود.
تکنولوژی را می توان روشنفکرانه و با تفکر و تعمق وارد جامعه کرد. برخی موارد , جوامع را بر اساس تکنولوژی و شیوه استفاده از آن تقسیم بندی می کنند. بحث های فرهنگی local و محلی است و هر جامعه ای باید بر اساس فرهنگ خودش مورد مطالعه قرار گیرد. Fast food یکی از نمادهای فرهنگ جهانی است. شکل استفاده از تکنولوژی مهم است.
انحصار اطلاعاتی یا اقتدار تکنولوژی :
زمانی که تکنولوژی وارد جامعه ای می شود صاحبان تکنولوژی ناخودآگاه اقتداری کسب می کنند که به واسطه آن صاحب کرامت می شوند و مردم آنان را برتر از خود می بینند. کسانی که با تکنولوژی ها درگیرند و به نوعی جزیی از تکنولوژی محسوب می شوند و استفاده کننده از آن هستند , نسبت به دیگران برتری و اقتدار دارند و دیگران نسبت به آنان احساس کوچکی می کنند. مجری تلویزیون به واسطه تکنولوژي و قدرتی که از آن به دست می آورد در میان دیگری برتری می یابد و آن گونه که می خواهد بر مخاطب خود تأثیر می گذارد.
معمولاً در انتخاب تکنولوژی اختیاری نداریم. بحث تکنولوژي هراسی در جوامعی مانند ایران نسبت به سایر کشورهای جهان ملموس تر است. تکنولوژي به نرمی و آرامی اما بسیار عمیق وارد زندگی انسانها می شود و جای خود را باز می کند . به جز جامعه و دولت در بافت های فرهنگی خانواده ها هم مقاومتی علیه ورود تکنولوژي ها وجود دارد. اما سرانجام تکنولوژي غلبه می کند. تکنولوژي بدون اینکه متوجه باشیم ارزش ها را تخریب می کند , تغییر می دهد و تعدیل می کند.
تقسیم بندی جوامع بر اساس دوره های مختلف تکنولوژي :
- از دیدگاه مام فورد : دوره اول : ائوتکنیک (دوره اولیه)
دوره دوم : پالئوتکنیک (دوره وسطی)
دوره سوم : فئوتکنیک (دوره جدید)
- از دیدگاه پستمن : فرهنگ را می توان به سه نوع مختلف از هم متمایز نمود :
دوره اول : فرهنگ ابزارها
دوره دوم : دوره فرهنگ تکنوکراسی
دوره سوم : انحصار تکنولوژي یا تکنوپولی
ویژگی های دوره فرهنگ ابزارها :
در این دوره فرهنگ جوامع بر اساس ابزارآلاتی که از آن استفاده می کردند شکل گرفته بود و بسته به نوع فرهنگ جوامع , ابزارآلاتشان متفاوت بود مثل : نیزه – آسیاب آبی – انرژی ذغال
در عین حال اشتراکاتی بر اساس دو هدف داشتند :
- برطرف کردن نیازهای اساسی
- همه ابزارها در خدمت آداب , سنن , مسائل عقیدتی و دینی جوامع بود.
نکته مهم در دوره فرهنگ ابزارها : ابزارها هیچ دخالت و نقشی در مبانی و مباحث ارزشی و عقیدتی فرهنگ ها و جوامع نداشت بلکه استفاده از آنها بر اساس اصول و قوانین اجتماعی و دینی بود.
اگر اروپای قرون وسطی را درنظر بگیریم به تدریج و با اختراع ابزارهای جدید , هضم می شوند و در اختیار ارزش های قرون وسطایی قرار می گیرند. در آن دوره , ایدئولوژی دینی هدایت کننده و کنترل کننده جوامع بود. به تدریج ابزارها جای خود را باز کردند و رگه هایی از نفوذ آن در ارزش ها و عقاید انسان ها دیده شد مثل کاربرد ساعت.
ویژگی های دوره فرهنگ تکنوکراسی یا فن سالاری :
در این نوع جامعه , ابزارآلات نقش کلیدی در اندیشه های فرهنگی یک جامعه داشت. همه شرایط و ویژگی های اجتماع در دوره تکنوکراسی تا حد زیادی تابع خواسته ها و ضوابطی بود که رشد ابزارآلات و سیر تحول و تکامل آنها را فراهم می کند و برخلاف جامعه دوره فرهنگ ابزارها , ابزار و تکنیک در اجتماع و فرهنگ این دوره هضم نمی شود بلکه به آن هجوم می برد و خود می تواند به فرهنگی تبدیل شود. تکنولوژی و فرهنگ در مقابل یکدیگر قرار می گیرد. ریشه نهال تکنوکراسی مدرن غرب در قرون وسطای اروپا نهفته است .
سه اختراع بزرگ , در شکل گیری تکنوکراسی نقشی عمده ایفا کرد :
- ساعت که برداشت انسان از زمان را تغییر داد 2- صنعت چاپ 3- دوربین های نجومی
به عقیده پستمن , اختراع دوربین های نجومی نسبت به موارد دیگر مهم تر بود چون جنگ بین تکنولوژی و عقاید و ارزش های دینی را کلید زد. به دادگاه کشاندن گالیله و جنگیدن با وی همه به خاطر باورهای دینی بود که اجازه نمی داد حتی به برخی مسائل بیندیشند زیرا جزو حوزه های ممنوعه و تابو محسوب می شد.
دلیل اهمیت هر یک از اختراعات ذکرشده ایجاد رابطه تازه بین تکنولوژي و فرهنگ و تغییر این نوع رابطه بود. در مقوله اختراع ساعت , تغییر برداشت مردم از زمان باعث شد یک سری از صاحبان دین از اینکه اعتقاد مردم به خدا از بین برود , احساس ترس و خطر کنند در حالی که اشخاصی مانند گالیله که مذهبی بودند تا آخر عمر بر عقاید خود ثابت ماندند و عقیده ی گردش خورشید باعث نشد که حضور خداوند در آسمان را انکار کنند.
فرانسیس بیکن (بنیانگذار عقیده تکنوکراسی) اولین کسی بود که رابطه جدید بین دانش و تکنولوژي و فرهنگ را بیان کرد و تکنولوژی را مبنای پیشرفت و فرهنگ و باعث اقتدار می دانست . منظور وی صرفاً قدرت نظامی نبود بلکه انحصارطلبی تکنولوژي بود زیرا باعث احساس اقتدار نسبت به کسانی می شود که آن تکنولوژي را در اختیار ندارند.
بیکن از گذشتگانش که نسبت به تکنولوژي موضع گیری کرده بودند , انتقاد می کند چون تکنولوژی را باعث ارتقای سطح کیفی و کمی دانش انسانها می داند و معتقد است که نباید با تکنولوژي مقابله کرد.
ابزار قدیمی در این دوران به تدریج در فرهنگ و جامعه نفوذ یافتند و این نفوذ به طور دفعی اتفاق نیفتاد. در دوره انحصارطلبی هم تکنولوژي یکباره همه ارزش ها را تخریب نمی کند . تخریب ارزش ها کاملاً نرم و اندک اندک صورت می گیرد به گونه ای که اصلاً تغییر ارزش ها را احساس نمی کنیم.
بهترین اتفاق ها و اختراعات این دوره صنعت عکاسی است و پس از آن ماشین تحریر , تلفن , فیلم و ...
از دوره تکنوکراسی انسانها به عنوان مصرف کننده شناخته می شوند چون در این دوره, نظام بازار و سرمایه داری شکل می گیرد تا به امروز که جامعه ما جامعه مصرفی شناخته شده است.
در این دوره عده از از تکنوکراسی انتقاد می کردند زیرا به وجود آمدن فضای کارخانه ها باعث شده بود که انسانها ساعت مشخصی گرد هم جمع شوند , کار کنند و ساعت مشخصی آنجا را ترک کنند.
بلاک می گوید : کارخانجات سیاه , روح انسانها را سیاه می کند.
.... می گوید : ماشین , بزرگترین خطر و تهدید برای انسانهاست .
در این دوران جنبش هایی مثل جنبش های لودیت (به رهبری لودیت) شکل گرفت.
- تکنولوژي باعث شکل گیری پدیده ای مثل زاغه نشینی و ازخودبیگانگی انسانها شد. برای درمان این معضل آموزش همگانی شکل گرفت . کتابخانه های عمومی تأسیس شد. روزنامه ها در سطح گسترده رشد یافت.
در اینترنت بسیاری از مواقع احساس خطر می کنیم اما نکته مثبتش دسترسی عموم و اقشار مردم به اطلاعات و آگاهی است.
- فرهنگ تکنوکراسی باعث شد دانش از انحصار طبقه روشنفکر خارج شود و طبقات پایین تر جامعه نیز امکان دسترسی به دانش را یافتند.
- آزادی مذاهب و آزادی سیاسی در این دوره مطرح شد و اگرچه تا امروز فراز و فرودهای زیادی داشته اما به عقیده پستمن , اتفاق خوبی است.
- در این دوره هنوز وارد انحصارطلبی تکنولوژي نشده ایم چون مقاومت هایی به خصوص در حیطه مذهب , علیه تکنولوژي وجود دارد . نمادهایی مثل زبان , خاطرات , باورها و ارزش ها را نمی توان از انسانهای این دوره گرفت به خصوص در جوامعی که سنتی تر هستند. هرچه ریشه ها عمیق تر باشد , تغییرات کمتر و مقاومت بیشتر است. گاهی مقاومت , رسمی و از سوی دولت است (با انگیزه ها و دلایل سیاسی دینی) و گاهی شخصی و از سوی گروه های مردم صورت می گیرد که به خاطر ریشه های سنتی و قائل شدن مرز سنت و دین است. نمی توان گفت همه ی ما به خاطر اعتقادات و سنت هایمان پذیرش 100 درصد نسبت به تکنولوژي داریم. گاهی گروه های روشنفکر جامعه به خاطر نظریات جدید روانشناسان در بحث خطرات تکنولوژي ازجمله ماهواره , آن را رد و حذف می کنند. مقاومت جوامع و افراد بسته به نوع تکنولوژي , جامعه , کاربرد و اثرات آن تکنولوژي متفاوت است. موضوع مطالعات فرهنگی , مطالعه رابطه قدرت و مقاومت است. منبع قدرت همان نظام ارزشی حاکم بر جامعه است و صرفاً نظام سیاسی نیست.
- در این دوره دو جهان بینی فرهنگ و سنت مقابل تکنولوژي قرار می گیرد. با وجود اینکه تکنولوژي قدرت بیشتری دارد اما فرهنگ و سنت هم خود را حفظ می کنند و در برابر آن می ایستند.
تکنوپولی :
امپراطوری به نام تکنولوژي وجود دارد که برای حذف رقیب خود یعنی فرهنگ و سنت , تلاش می کند. امپراطوری تکنولوژي رقیبش را کاملاً ساقط نمی کند و به آن برچسب بی خردی نمی زند و شهرتش را از بین نمی برد بلکه آن را نامرئی و بی تأثیر می کند. مثل : مذهب , هنر , خانواده , سیاست , تاریخ و ... امپراطوری تکنولوژي به حقیقت , آن طور که خودش می خواهد , معنای دیگری می بخشد و آن را به خدمت خود در می آورد.
این امپراطوری همان تکنوکراسی است که حاکمیت تمام عیار یافته است .
تکنوپولی (تکنولوژي مستقل , تکنوکراسی مستقل)
مهمترین ابزار امپراطوری تکنولوژي , رسانه است که به تدریج در اذهان نفوذ می کند و گروه های سنی مختلف را هدف خود قرار داده بدون اینکه بفهمند به چه منظوری پول خرج می کنند و در قبالش چه چیزی را دریافت می کنند. این نوع نفوذ نسبت به سلطه امپراطوری های دوره های قبل بسیار خطرناکتر است.
اولین فرهنگی که به تکنوپولی تبدیل شده , فرهنگ امریکایی است و اولین جامعه ای که این اتفاق برایش رخ داده , جامعه امریکاست. جامعه امریکا به دلیل چهار ویژگی این اتفاق را راحت پذیرفته است و بزرگترین امپراطوری تکنولوژي را دارد .
- به طور کلی مردم امریکا از لحاظ شخصیت اجتماعی هر نوع پدیده جدید را خوب می دانند و این خصوصیت زمینه پذیرش پدیده های جدید و نوین را فراهم می کند.
- سرمایه داران امریکایی و نبوغ و شجاعت آنان
- تأمین آسایش و رفاه : موفقیتی که تکنولوژي توانسته برای فراهم کردن یک زندگی راحت و کامل به دست آورد و امریکایی ها خیلی زود آن را پذیرفتند.
- به بن بست رسیدن مردم امریکا در مبانی اعتقادی و از بین رفتن ارزش های اعتقادی باعث شد احساس کنند که تکنولوژي برای آنان دنیای جدید و راحتی را بدون ترس و اضطراب فراهم کرده است.
سیر تاریخی سلطخ تکنولوژی و تکنوپولی :
پست من : 50 سال قبل برنارد شارپ گفته بود : بشر امروز همانقدر ساده لوح و زودباور است که انسان قرون وسطی بوده است . بر خلاف آنچه انتظار داریم که در جریان اطلاعات هوشمندانه تر عمل کنیم .
تکنوپولی قدرت تمیز و تشخیص را از انسانها گرفته و هیچ مرزبندی و معیاری برای محک زدن درست و نادرست وجود ندارد . می توانید کتاب تکنوپولی و مطالب آن را رد کنید و نپذیرید اما اگر بگویم کاغذهای کتاب از پوست ماهی تولید شده می پذیرید چون در دوره ای زندگی می کنید که هر چیزی امکان پذیر است . این دقیقاً مثل حوزه هایی از دین است که حالت اسرار گونه و رمز آلود دارد مثل مشیت الهی که پاسخی برای آن نداریم اما می پذیریم چون مطمئنیم که دلیلی برایش وجود دارد .
پستمن به دورهن فرهنگ ابزارها بر می گردد و می گوید : حوزه هایی که در قرون وسطی کشیش ها خیلی از سوالات مردم را به مشیت الهی واگذار می کردند و مردم می پذیرفتند و احساس آرامش داشتند و همان جایگاه دین را امروزه تکنولوژی به دست آورده و نه تنها به آن شک نمی کنیم بلکه آن را باور داریم چون در این دوره هر چیزی امکان پذیر است .
پستمن همه این مطالب را به جریان انباشت اطلاعات ربط می دهد که با وجود همه مشکلات پیش رو نمی توانیم برای هیچ کدام پاسخ شفاف و مسلمی بدهیم و راه حلی برای معضلات اجتماعی نمی توانیم داشته باشیم و این از معایب اطلاعات است .
ما در دریایی از اطلاعات شناور هستیم و ریشه ورودمان به این دریا به دوره هایی مثل عصر صنعت چاپ که اولین مرحله عصر اطلاعات بود , بر می گردد . اولین بار که کاغذ اختراع شد , انسان ها می توانستند اطلاعات و آگاهی هایشان را مکتوب کنند و حوزه اطلاعات با تبادل آن گسترش می یافت و هرچه تیراژ آن بالاتر می رفت , دانش از انحصار آدم های خاص خارج می شد و هر کس می توانست کتابی را تهیه کند و به دانش آن دست یابد .
بدین ترتیب سطح اطلاعات و دانش مردم در حوزه های مختلف افزایش یافت تا جایی که احساس خطر شد و عده ای را نگران کرد چون نظارت و طبقه بندی وجود نداشت . بنابراین در گام اول , کتابها را شماره گذاری و فهرست بندی کردند و سپس مهم ترین گام , تأسیس اولین مدارس بود .
دلایل زیادی برای شکل گیری و گسترش مدارس وجود داشت از جمله : افزایش اطلاعات و هجوم آن که واکنش مردم نسبت به آن معلوم نبود و باید سازماندهی می شد .
پس از اختراع چاپ اولین گامی که می توانست اطلاعات را از قید مکان خارج کند , اختراع تلگراف بود . به این ترتیب اطلاعات در حوزه جغرافیایی خاصی محدود نبود و سرعت انتقال اطلاعات افزایش می یافت . اختراع تلگراف به روزنامه ها کمک کرد تا اخبار را مخابره کنند و مردم یک شهر می توانستند از اخبار مردم شهر دیگر مطلع شوند .
مرحله سوم , اختراع صنعت عکاسی یا فوتوگراف بود . عکس به تنهایی می توانست درون خود معانی زیادی داشته باشد و قرار گرفتنش در کنار تلگراف معنای جدیدی از ارتباطات را به وجود آورد , به فروش اطلاعات کمک شایانی کرد و تکنیکی جدید محسوب می شد .
چهارمین مرحله , فرستنده ها از قبیل رادیو و تلویزیون بود.
پنجمین مرحله , اختراع کامپیوتر بود که همه آن را عصر و مبدأ شکل گیری اطلاعات می دانند . کامپیوتر سبب شد که انسان ها در لحظه با یکدیگر ارتباط داشته باشند . پستمن این اتفاق را به بیماری « ایدز فرهنگی» تعبیر کرده است یعنی سیستم دفاعی ما در برابر تکنولوژی و سیر اطلاعات ضعیف و عقیم شده است . مهمترین علائم این بیماری این است که بنویسیم :
تحقیقات نشان می دهد که ...
دانشمندان می گویند که ...
به دلیل حجم زیاد اطلاعات روزانه , قدرت به خاطر سپاری آنها را نداریم . پیشرفت تکنولوژی از پیشرفت انسان ها مهمتر است و هدف آن از بین رفتن جهل انسان ها نیست بلکه هماهنگ نمودن آنان با تکنولوژی است و در نهایت هم انسان ها احساس رضایت خاطر و آرامش ندارند .
اطلاعات اولیه در فرهنگی که تولید می شود , تهی است و مهم تر آن که حجم زیاد اطلاعات می تواند خسارت های مؤثرتری داشته باشد چون فاقد معناست و نظام مند نیست .
امروزه انسان ها با حجم کثیری از زباله های اطلاعاتی مواجه هستند که این انبوه اطلاعات را ذخیره می کنند اما استفاده ای از آن ندارند .
راجرز و شویکلر : نوآوری و تکنولوژی چند پیامد دارد :
الف – کارکردی (مستقیم و آشکار) اثرات مطلوب نوآوری
ب – غیرکارکردی (غیرمستقیم و پنهان) اثرات نامطلوب نوآوری
نکته : مطلوب یا نامطلوب بودن پیامد تکنولوژی به نوع ساختار اجتماعی و سیستم جامعه ای که در آن استفاده می شود وابسته است .
برخی از کارکردهای مطلوب عبارتند از : تولید ادبی و هنری – شبکه های اجتماعی – تخلیه روانی – اطلاع رسانی – کارکرد سیاسی اعتقادی به خصوص در حوزه پیامک . مهمترین کارکرد موبایل و تأثیر گذارترینش , پیامک است به دلیل هزینه پایین و صرفه جویی در زمان و ...
نکته مهم اجتماعی : هر چه نوع رابطه غیرمستقیم تر باشد گفتن حرف ها راحت تر است ( جنبه اجتماعی ) سخت ترین نوع ارتباط , کلامی و رودررو است.
کارکرد منفی تلفن همراه :
کاهش حیای اجتماعی – گسترش و تعمیق روابط دختر و پسر – نارسایی در ارتباطات (یکی از آفت های ارتباطات منفی سوء تفاهم هاست چون لحن بیان وجود ندارد به ارتباط بین انسان ها آسیب می زند و ممکن است سوء برداشت شود) – حس بی پروایی – مصرف تظاهری (با مصرف موبایل گران قیمت , خود را به طبقه بالای جامعه نسبت می دهند)
بیشتری استفاده موبایل در ایران مربوط به پیامک است و بیشترین گروه استفاده کننده , خانم ها و نوجوانان هستند . در ایام مناسبتی افزایش می یابد .
لینک معتقد است : پیامک نسبت به سایر کاربردهای موبایل نقش متفاوت تری در ارتباطات انسان ها دارد چون کم سروصداست و در هر جایی می توان از آن استفاده کرد , کمتر جلب توجه می کند , می توان اوقات فراغت را با آن پر کرد . تبلیغات توسط پیامک بیشتر از سایر روش ها مورد استفاده قرار می گیرد .
موبایل در مورد ارتباط والدین و فرزندان جنبه نظارتی یافته و شبکه نامرئی ارتباطی تشکیل داده تا والدین بتوانند در هر مکانی مراقب فرزندان خود باشند و این موضوع امروزه به یکی از معضلات جامعه تبدیل شده است .
موبایل , سبک جدید عکاسی را به وجود آورده که کوچک و بزرگ می توانند با آن تصویر برداری کنند . حریم خصوصی افراد به مخاطره افتاده زیرا ممکن است در فضاهای خاص و محیط های ممنوعه مثل استخر تصویربرداری کنند .
بلوتوث جزو کارکردهای منفی موبایل است که زمینه ارتکاب جرم و خلاف را برای عده ای فراهم کرده است . نوع استفاده از موبایل با گذر عمر و چرخه سنی تغییر می کند . جوانان و نوجوانان پیام های خاصی را با یکدیگر تبادل می کنند و در مرحله بعدی سنی سبک استفاده از موبایل متفاوت می شود . حتی استفاده از بلوتوث در مورد کسانی که موبایل جدیدی خریداری کرده اند , بیشتر است .
امکان سرقت گوشی و انتشار عکس های حریم شخصی وجود دارد . بسیاری از فیلم هایی که شبکه هایی مثل بی بی سی از اوضاع درونی ایران به تصویر می کشند با موبایل ضبط شده و در آن شبکه ها پخش می شود .
تأثیر اجتماعی موبایل : تلفن های عمومی ارزش و اعتبار خود را از دست داده است . یکی از نکته های منفی تکنولوژی های نوین , اعتیادآوری آن است و موبایل نیز از این قاعده مستثنی نیست .
پستمن می گوید : تکنوپولی یک فرهنگ است با شاخصه های مختص به خود . مهمترین شاخصه تکنوپولی این است که می خواهد تکنولوژی را جایگزین خدا در جهان کند و سعی دارد به تکنولوژی خصلت های خداگونه دهد تا جایی که فرهنگ ما دستورالعمل خود را از تکنولوژی می گیرد و نتیجه اش تغییر در نظام باورها و عقاید می شود .
طرفداران تکنوپولی معتقدند : مهمترین دستاورد بشر , تکنولوژی است و در صورت تداوم و ترویج و گسترش , می تواند امنیت و آرامش روانی و آزادی را برای انسانها به همراه آورد . به عقیده پستمن , نتیجه اطلاعات اصلاً آزادی و آرامش نیست و ریشه این باور غلط به تأثیری که سازمان تکنوپولی بر ذهن ما می گذارد , بر می گردد و القاء می کند زمانی می توانیم در برابر اطلاعات مقاومت کنیم که سیستم ایمنی سالمی داشته باشیم .
پیامدهای نقص سیستم تدافعی و ایمنی جامعه :
- انسانها نسبت به فعالیت هایشان آگاه نیستند و معنای خاصی از آن در نمی آید
- قدرت تمیز و تشخیص اطلاعات و حافظه خلاق خود را از دست می دهند
بارش اطلاعاتی باعث شده نتوانیم اطلاعات موجود را هم مورد استفاده قرار دهیم . تکنوپولی آن چیزی است که گریبانگیر جامعه می شود . زمانی که سیستم تدافعی جامعه عقیم باشد , تمام نهادهای جامعه قدرت رویارویی با تکنوپولی را از دست می دهند .
- جامعه ای که در برابر حجم عظیم اطلاعات مغلوب شده دوباره به خود تکنولوژی متوسل می شود که نجات یابد اما این نوع توسل به شکست تکنولوژی منجر می شود . قدم اول این است که ریشه ها را بیابیم تا بتوانیم در برابرش دفاع و عمل کنیم . همان طور که بدن انسان , سیستم دفاعی دارد و وظیفه اش کنترل رشد سلول های زنده است در هر جامعه ای سازمان ها و ارگان های اجتماعی سیستم دفاعی هستند که وظیفه کنترل حجم اطلاعات را به عهده دارند . خاصیت و هدفش ایجاد تعادل ارگان ها بین نو و کهنه یا سنتی و مدرنیته است .
بسیاری از نویسندگان علوم اجتماعی کمتر به این نکته توجه دارند که اگر حتی یکی از نهادها ضعیف عمل کند , جامعه قدرت رویارویی با سیل اطلاعات را از دست می دهد بنابراین تک تک ارگانها موظف هستند در این راه کمک کنند .
یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی , مدرسه و دانشگاه است که اطلاعات را کنترل و سازماندهی می کنند . چارت آموزشی دانشگاه و موضوعات تعریف شده برای دانشجویان نوعی سازماندهی اطلاعات است و موضوعاتی که در چارت قید شده به معنی کم اهمیت بودن آن اطلاعات است . کتب درسی مدارس و برنامه آموزشی دوران تحصیلی و موضوعات آموزشی از پیش تعیین شده نوعی سازماندهی اطلاعات محسوب می شود .
آنچه که امروز اتفاق می افتد نشان دهنده این است که کنترل و نظارت دقیق صورت نمی گیرد .
خانواده از نهادهای اجتماعی و غیر رسمی به حساب می آید . در قرن 18 تک تک اعضای خانواده موظف بودند که از لحاظ عاطفی یکدیگر را حمایت کنند .
خانواده پناهگاهی است در جامعه بی مهد
برنامه های اصلی و تعریف شده جامعه عبارتند از :
- حفظ رسوم عقیدتی
- حفظ زبان و لهجه محلی
- پاسداری از متون مقدس نازل شده
- تربیت اجتماعی کودکان
تربیت اجتماعی کودکان , نوعی مکانیسم کنترل اطلاعات محسوب می شود (حفظ اسرار بزرگترها , مشخص بودن حریم کودکان و والدین و ...)
تکنوپولی همه این معادلات را در هم می ریزد و کنترل 100 درصد کودکان از دست خارج می شود . رسالت اصلی خانواده , کنترل اطلاعات و انتقال صحیح آن است .
دغدغه کنترل اطلاعات از زمانی مطرح شد که کتاب ها و اطلاعات مختلف در حوزه های متنوع در دسترس و اختیار کودکان قرار گرفت . قبل از آن تنها مرجع پاسخگوی کودکان , والدین و بعد مدرسه بود . شیوه دردسترس بودن اطلاعات در نظام اجتماعی اختلال ایجاد می کند .
مهمترین و قوی ترین نهادهایی که می توانند کنترل اجتماعی داشته باشند , مذهب و حکومت هستند از طریق خلق اسطوره ها و تکیه بر تاریخ . حکومت و مذهب از مبانی اعتقادی و بنیادی برای کنترل اطلاعات استفاده می کند . این که از کجا آمده ایم و به کجا می رویم توسط مذهب پاسخ داده می شود .
مذهب برای پیروان خود خط مشی تعیین می کند و رهنمود اخلاقی می دهد . کسی که دین را انتخاب می کند یک سری اطلاعات خاص مذهبی برای وی تعریف شده است . انسان های مذهبی برای بارش حجم عظیم اطلاعات , سلاح دارند و در کوچکترین مسائل زندگی دستورالعمل می دهند اما کسانی که به علوم طبیعی معتقد هستند , رهنمود اخلاقی نمی دهند و در یک جایی پیروان خود را رها می کنند .
عامل شکست و پیروزی تکنوپولی همینجاست که انسانها بلاتکلیف هستند و اخلاق به تدریج جایگاه خود را از دست می دهد . مشکل ما در این است که نمی توانیم سیستم را سازماندهی کنیم . انسان ها به یک ایدئولوژی نیاز دارند که اخلاق مدار باشد . همه ادیان و کتب مقدس چارچوب خاص و مقدس دارند که مشترک است . اول در مورد معنا و مفهوم حیات صحبت می کنند و بعد دستورالعمل زندگی برای انسان ها می دهند . فقط یک خدا وجود ارد که جهان و آنچه در آن است را آفریده است ...
امروزه تکنولوژی این امکان را فراهم کرده که انسانها خد را از مکانیسم کنترل اطلاعات خارج و رها کنند . هر مذهبی که قدرت انسجام بخشی خود را در برابر اطلاعات از دست دهد , پیروانش دچار سردرگمی و گمراهی می شوند و نمی دانند که به چه چیز و چه معنایی باید پایبند باشند .
تکنوپولی مکانیسم های جدیدی را برای کنترل اطلاعات تعریف کرده است . نکته مهم در مکانیسم ها , سواد رسانه ای است . ما باید با ویژگی های رسانه ها آشنا باشیم و به مخاطب فعال تبدیل شویم یعنی از بین اطلاعات و داده ها , انتخاب آگاهانه انتخاب کنیم . کودکان را می توان از این طریق در برابر تکنوپولی واکسینه کرد . یکی از مشکلات جامعه ما این است که دینی هستیم اما اخلاق مدار نیستیم . منابع را داریم اما به نحو احسن و کاربردی از آن استفاده نمی کنیم . متون دینی غنی ترین منابع اطلاعاتی هستند و زمانی ارزش پیدا می کنند که بتوانیم آن را کاربردی کنیم . خانواده نقش مهم و کلیدی به خصوص در بحث تربیت اجتماعی کودکان دارد .